m

او میگوید و میخندد بی آنکه بداند من گوش میکنم .گریه میکنم. گریه ام را ندید و حرف دلم را نشنید آتش زد و سوزاند بی آنکه بداند آتش برای شعله ور شدن عشق نیاز است و  آنگه که آب نباشد خاکستر است خاکسترم را به باد بسپارید تا به او برساند!

و به او بگوید:کسی که عاشقانه دوستش میداشت و به نامش سوگند میخوردحال...

به او بگویید:آیا کسی بود،آیادید؟نه او را ندید او همه را دید ولی او را ندید

 

                                     آری من برای او هیچ بودم ....   .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد